شهید محمدعلی خادم ابوالفضل

نام پدر: غلامرضا

تاریخ تولد: ۱۳۳۵/۱۱/۱۱

محل تولد: فردوس

تاریخ شهادت: ۱۳۵۹/۱۰/۲۰

محل شهادت: تپه زبل

محل دفن: تهران

یگان اعزام کننده: ارتش ـ سرباز

زندگینامه

بسم الله الرحمن الرحیم

ام حسبتم ان تد خلو الجنه و لما یعلم ا… الذین جاهدو امنکم یعلم الصابرین .

گمان مکنید به بهشت داخل خواهید شد بدون آنکه امتحان کند آنانکه جهاد در راه دین کرده و آنها که در سختی‌ها صبر و مقاومت کنند مقامشان را بر عالم معلوم گرداند.

شهید محمد علی خادم ابوالفضلی در سال ۱۳۳۵  در شهرستان سبزوار در میان خانواده‌ای کارگر و مسلمان بدنیا آمد دوران طفولیت را بزودی پشت سر گذاشت در سن ۸ سالگی همراه خانواده‌اش به تهران مهاجرت کرده و در آنجا ساکن شدند محمد علی از کودکی در مغازه پدرش شروع به مسگری نمود و دست کمک پدرش بود و چون خانواده‌اش دارای هفت نفر بود و هزینه زندگی را بسختی تأمین می‌کردند نتوانست به مدرسه برود لذا کمک به پدرش را بر تحصیل مقدم شمرده و تا سنین ۱۷ سالگی همین کار را ادامه داد و روزها را کار کرده و شب را در تکیه محل شروع به فعالیت نموده و همیشه در مجالس دینی حضور داشت و از دیر باز بعنوان انسانی مسلمان و اصیل و شاگردی کوشا در مکتب قرآن بین دوستان و اقوامش شناخته شد تا اینکه به خدمت سربازی اعزام شد ۲سال سربازی را پشت سر گذاشت تا اینکه انقلاب شروع شد روزها  دست از کار کشیده و در تظاهرات مردم علیه رژیم سفاک پهلوی شرکت می‌نمود و حتی دوستان و هم محلیهایشان را تشویق می‌کرد محمد علی در مبارزه با مأمورین پهلوی چند بار مورد حمله قرار گرفته و از ناحیه پشت و پا بر اثر زدن باتون زخمی شده بود شبها با دوستانش در محاصره پادگانهاو کمک به دیگر مجاهدان انقلاب را سپری می‌کرد تا اینکه انقلاب اسلامی شکوفا شد و به پیروزی رسید . محمد علی فعالیت را ادامه داد تا اینکه جنگ تحمیلی بعثیون عراق علیه انقلاب شروع شد محمد علی در اوایل جنگ فرمان رهبر خود را لبیک گفت و از طرف ارتش به جبهه نبرد علیه مزدوران عراقی اعزام شد مورد تشویق فرمانده‌ی خود قرار گرفت و نشانه لیاقت گرفت محمد علی ۱۸ ماه قبل از شهادتش تصمیم به ازدواج گرفت و مراسم ازدواج را بسیار ساده گرفتو در دیدار آخر با خانواده و فرزندش که سه چهار ماهش بیشتر نبود از آنها می‌خواست که پس از شهادتش صبر و شکیبایی را پیشه کرده و هیچوقت دست از مبارزه علیه آمریکا و ایادی خونخارش برندارند و نیمه‌های شب مشغول خواندن نماز شب و خواندندعای توسل می‌شد واز معبودخود می‌خواستکه او را درنبرد با بعثیون یاری دهد و همیشه به یاد امام بود و در دعاهای خودطول عمر برای رهبر کبیر انقلاب و پیروزی اسلام بر کفر را در خواست می‌کرد .

محمدعلی سرانجام پس از ۶ماه نبرد در موقع بیرون راندن کفار بعثی از سرزمین اسلامیمان درتاریخ ۲۰/۱۰/۱۳۵۹ در جبهه کنجانچم شهد شهادت به کام تشنه‌اش فروریخت یادش و راهش پر رهرو باد .