شهید علیرضا درخشان
علیرضا درخشان
نام پدر: محمد
تاریخ تولد: ۱۳۳۱/۷/۱۰
محل تولد: فردوس
تاریخ شهادت: ۱۳۶۰/۱۱/۲۰
محل شهادت: چزابه
محل دفن: فردوس
یگان اعزام کننده: بسیج
فرازی از زندگی نامه معلم شهید علیرضا درخشان
باسمه تعالی
فلیقاتل فی سبیل الله الذین یشرون الحیوه الدنیا و بالاخره و من یقاتل فی سبیل الله فیقتل او یغلب فسوف نوئتیه اجراًعظیماً. «النساء ۷۴»
مومنان باید در راه خدا با آنان که حیات مادی دنیا را بر آخرت برگزینند جهاد کنند. هر کس در راه خدا جهاد کند کشتهشود و یا فاتح گردد و بزودی او را اجری عظیم دهیم.
شهید درخشان در سال ۱۳۳۱ در شهرستان فردوس دیده به جهان گشود و هنوز بیش از ده سال از عمرش نگذشتهبود که پدر خود را از دست داد و دوران نوجوانی خود را به یتیمی آغاز نمود وی پس از طی دوره تحصیل و گذراندندوره سربازی در آموزش و پرورش استخدام گردید وی دلی پرشور داشت و لحظهای آران نمیگرفت و هر چند از سویمزدوران رژیم شاه و خود فروختگان مورد تهدید قرار میگرفت با اوجگیری تظاهرات مردم او نیز مشتاقانه در اینمراحل حضور فعال داشت و در اولین روز تظاهرات عمومی مردم مقالهای در افشاء جنایات رژیم شاه قرائت نمود وپس از پیروزی انقلاب نیز همچنان تلاش بی امان خود ادامه داد و در کمیته انقلاب اسلامی به فعالیت مشغول شد وپس از صدور فرمان امام مبنی بر تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی همراه با سایر برادران خود به فعالیتپرداخت و مدتی نیز به عنوان فرمانده عملیات سپاه و سپس به عنوان مسئول تربیت بدنی به ادامه خدمت به انقلابمشغول بود و یک بار در اوایل جنگ تحمیلی داوطلبانه به کردستان عزیمت نمود و سپس برای بار دوم در دیماه ۱۳۶۰داوطلب جبهه شد. شهید علیرضا درخشان که روز به روز عشق به شهادت در او فزونی میگرفت سرانجام در ۲۲بهمن ۱۳۶۰ در تنگه چزابه به آنچه آرزویش بود یعنی شهادت نائل آمد وی همچون سایر یاران حسین (ع) به ندای هلناصی نصرنی او پاسخ مثبت گفت و در بستان خون سرخ خویش را نثار انقلاب اسلامی نمود و شهد شهادت را در برکشید. «یادش گرامی و راهش پررهرو باد»
وصیتنامه شهید علیرضادرخشان
وصیتنامه شهید علیرضا درخشان
بسم ا… الرحمن الرحیم
خدا یا مرا تا نیامرزیدهای از این دنیا مبر و اینک که بفرمان نائب امام زمان حضرت امام خمینی عازم جبهه نبرد حق علیه باطل میباشم لازم میدانم چند جملهای را متذکر شوم تا روحم راحت باشد
پس از مرگم به هیچ عنوان راضی نیستم تشریفاتی قائل شوید فقط میخواهم اگر راست میگوئید در بسیج و سپاه ثبت نام کنند و عازم جبهه گردندیا اینکه در پشت جبهه خدمات شایانی انجام دهند نه بعنوان امرار معاش خدمت به حساب آورند بلکه حقیقتاً اگر به جبهه بروند لطمه به انقلاب میخورد اگر نه بروند و از نزدیک سختیها را لمس نمایند و خدا را راضی کنند چون پشت جبهه دعا و ثنا و شعار چندان تاثیری ندارد بهرحال خواهش میکنم با اسلام و انقلاب بازی نکنید که ضررش را خواهید دید .از سازش کاران بترسید و بیرونشان کنید که انقلاب در خطر افکار این اقشار بدبخت است . ای سپاه و بسیج و جهاد ،شما را به خدا به ضد انقلاب فرصت یک لحظه آسایش ندهید بگیردشان و چون حیوانات که تا به حال آدم نشدهاند آدمشان کنید و ای شما که با شعار حرکت کنید و عمل نداشته باشید پستهای حساس را بگیرید و خدمت کنید نه اینکه در گوشهای نشسته و دعا و ثنا بخوانید تا دیگران سرنوشت شما را تعیین کنند منافقان در همه جا هستند شاید افراد تنبل و ترسو و جاه طلب از آنها خطرناک تر باشند . من میروم و از بهترین ایام عمرم میگذرم چون عاشق امام زمانو رهبر انقلاب هستم . بخدا اگر از دلم خبر داشتید که چقدر عاشق انقلابم و ثابت میکنم که جانم در راه امامم و قرآنم و اسلامم نا چیز است اما به مادر عزیزم سفارش میکنم که با همسرم با نهایت خوش رفتاری رفتار نماید مادرم روحم راضی نخواهد شد اگر کوچکترین اخمی نسبت به همسرم نمائی او فرشتهای پاک و دلسوز و مهربان و خدا شناس بود خدا به او صبرعنایت کند . مقداری پولی که دست خواهرم دارم به مهدی بدهیدتا در راه انقلاب خرج کند و با فروش ماشینم و فرش بزرگ (کاشمری) مهریه همسرم را بدهید یعنی هرچه دلش خواست مهدی با اجازه او خرج کند . حقوقم را هرچه سهمیه همسرم میشود به او بدهید و بقیه را مهدی در راه انقلاب خرج کنید . هیچ گونه قرض دیگری ندارم . لطفاًبه خود زحمت ندهید و صبح زود به زیارت من بیائید که راضی نیستم زحمت بکشید به مسجد بروید و برای ظهور امام زمان وآمادگی رزمی خود دعا کنید و همانجا برای جبهه ثبت نام کنید . شمارا به خدا در مراسم تدفین من دفتری برای رفتن به جبهه باز کنید و ثبت نام نمائید که جسدم تماشائی ندارد در مراسم به خاک سپاریم مهدی برادرم و مهدی آقای فرودی شرکت کنندو این دو مرا به خاک بسپارند سرقبرم تا میتوانید شعار مرگ بر سازشکار بدهید که عجب شعاری است . اما خطاب به همسرم : همسر عزیزم اگر برایت شوهر باوفایی نبودم مرا ببخش ولی خوشحالم که به اسلام و قرآن و امامم وفا نمودم.تو مهربان و خداشناس بودی و همین باعث شد که درجوانی از تو خدا حافظی کرده و به دیار دیگر بشتابم. این امتحان الهی بود که میخواست خدا تو و من را آزمایش کند و هر دو چه خوب از این آزمایش بزرگ الهی بیرون آمدیم خدا به توصبر عنایت فرمایدو مرا بیامرزد که نتوانستم برایت شوهر خوبی باشم . تو را به خدا صدایت را بلند نکنی که نامحرم بشنود و اجرت کم گردد.بر سر قبرم حاضر شو با پوشش اسلامی و شبهای جمعه یادم کن با خواندن سوره الرحمن و یس از شهادتم شاد باش که خدا از برکت وجود پاکت این ودیعه را که شهادت بود به ما عطا کرد . خوش به سعادتت که پاک بودی و پاک هستی از تو راضی هستم و مشتاق دیدارت در قیامت . با مادرم مدارا کن و ایشان باید مثل مادری با تو باشند خدا به همه مسلمین توفیق خدمت به اسلام و انقلاب عطا فرماید .
برادر جان مهدی من رفتم و به تو امیدوارم که از همسرم نهایت مراقبت نمائی او را به هر کجا که دلش میخواهد ببر و هرچه پول میخواهد در اختیارش بگذار، به نه نه بگو مبادا کوچکترین اخمی بصورتش کند ، جهازیهاش را بده و مهریهاش را بدون کم و کاست در اختیارش بگذار . پولی که دست خواهرم است، با اتومبیلم و فرشهایی که مال خودم است هر چه خواست به او بده و بقیهاش را هر طور خودت میدانی خرج کن مثل یک خواهر از او مراقبت کن.
زنده باد اسلام و قرآن ،زنده باد امام خمینی رهبرشکوهمند انقلاب اسلامی ایران والسلام
علیرضا درخشان ۲۷/۹/۶۰
تصویر