شهید مهدی صفارزاده حسینی
شهید مهدی صفارزاده حسینی
- تاریخ ولادت: ۲ فروردین ۱۳۴۵
- تاریخ شهادت: ۲۱ بهمن ۱۳۶۴
- محل شهادت: ام الرصاص
- نوع شهادت: حوادث مربوط به جنگ تحمیلی
- عملیات شهادت: والفجر۸
زندگی نامه ی شهید مهدی صفارزاده حسینی
شهید مهدی صفارزاده حسینی در سال ۱۳۴۵ در خانوادهای متدین ومذهبی به دنیا آمد.وی تحصیلات عمومی را تا مقطع راهنمایی با موفقیت به پایان رساند واز همان دوران کودکی در اوقات فراغت و تحصیلات تابستان در مغازهی پدرشان که به رحمت ایزدی پیوستهاند به کار مسگری مشغول بودند از جایی که در خانواده ای مذهبی وپای بند به اصول واعتقادات اسلامی پرورش یافته بود از همان دوران نوجوانی همراه پدر خود به مسجد میرفت ودر هیئت ابوالفضلی بشرویه خدمت میکرد.
رابطهی شهید با معلمین گرم و صمیمی بود وبه آنها احترام میگذاشت.او نسبت به والدین و سایر افراد خانواده و برادران احترام فراوان میگذاشت و با این که از نظر سنی کوچکترین فرزند خانواده بود در انجام کارهای خانه پیش قدم بود و تا میتوانست خودش بیشتر کارها را انجام میداد حتی در کارهای خانه نظیر آشپزی و نظافت خانه وکارهای دیگر به مادر خود کمک میکرد.
شهید نسبت به رفتار غیر منطقی وخلاف افراد و عقاید انحرافی به شدت عکسالعمل نشان میداد و امر به معروف ونهی از منکر میکرد و همیشه اظهار میداشت انسان نباید از دیگران غیبت کند، ابتدا باید خود را اصلاح کند آنگاه عیوب دیگران را به آنها تذکر دهد
.شهید بزرگوار مهدی صفارزاده شوخ طبع و خوش برخورد بود، در کنترل عصبانیت نیز موفق بود. معرفت او به ساحت مقدس ائمهی اطهار (ع) زیاد بود و خصوصاً ارادت خاصی به حضرت ابوالفضل العباس(ع) داشت و در هیات ابوالفضلی خالصانه خدمت میکرد. وی به شرکت در نماز جماعت و اقامهی نماز در اول وقت بسیار اهمیت میداد و به این امر توجه زیادی داشت، انس و علاقهی شهید به قرآن و ادعیهی مذهبی در حد فراوانی بود و در اوقات سحر به تکیهی ابوالفضلی میرفت و به نیایش میپرداخت و نماز شب میخواند و اذان میگفت.
شهید بزرگوار مهدی صفارزاده حسینی برای اولین بار در سن چهارده سالگی عازم جبهههای نبرد حق علیه باطل شد و سپس به عنوان مشمول داوطلب خدمت در منطقه جنگی از طریق سپاه پاسداران انقلاب اسلامی عازم جبهه شد و پس از چهار سال حضور داوطلبانه در جبهههای جنگ سرانجام در عملیات والفجر۸-ام الرصاص-بعنوان مسئول تبلیغات در جبهه عضو تیپ ۲۱ امام رضا (ع) در روز ۲۱ بهمن ماه ۱۳۶۴به دیدار معشوق شتافت خداوند روح ایشان و مرحوم پدرشان را با ارواح طیبهی ائمهی اطهار محشور گرداند.
«روحش شاد و راهش پررهرو باد»
فیلم از پیکر شهید
وصیت نامه
بسم الله الرحمن الرحیم
« الذین امنو وهاجروا و جاهدوا فی سبیل الله باموالهم و انفسهم اعظم درجه عندالله و اولئک هم الفائزون ». (توبه-۱۹)
«آنانکه ایمان آوردند و از وطن هجرت کردند و در راه خدا به حال و جانشان جهاد کردند وآنها را نزد خدا مقام بلندی است وآنان بالخصوص رستگاران وسعادتمندان دو عالمند.»
سلام و درود خدا بر امامان و رهبران راستین تشیع که درس خون بر شمشیر را خود عمل کردند و به دیگران نیز آموختند و درود خدا بر رهبرکبیر و سازش ناپذیر جهان اسلام حضرت امام خمینی که اسلام را از انزوا بیرونآورد و حیثیت و آبروی مسلمانان را بار دیگر به دامن اسلام و مسلمین بازگرداند و سلام و درود خدا بر شهدای اسلام از صدر اسلام تا انقلاب اسلامی که با ایثار خون خود نهال اسلام را آبیاری نمودند.
اکنون که میهن اسلامی ما مورد تهاجم ابرجنایتکاران جهان قرارگرفته است و اکنون که ملت قهرمان و شهیدپرور ایران به رهبری نایب امام زمان و با دادن هزاران شهید اسلام را زنده کردهاند بر خود لازم دانستم که در جبهههای نبرد حق علیه باطل حضور یابم و همگان بدانند که از روی آگاهی واعتقاد به ولایت امیر المؤمنین پا در این راه میگذارم زیرا میدانم که اگر به جبهه بروم خواستههایم برآورده میشود و یکی از آنها قطع وابستگی از دنیا است و دیگری رسیدن به شهادت است و با آگاهی تمام پیش خواهم رفت به سوی شهادت.شهادتی که آدمی را از دنیای فانی به دنیای ابدی میبرد و می دانم که به شهادت میرسم.
ای برادران و ای خواهران: این شهیدان که هیچ قلم و بیانی جز قلم و بیان خود این عزیزان معرف شخصیت و رسانندهی پیامشان نیست جان باختند تا مبادا باطل اندکتوانی در برسیم تقدیر امت مسلمانان و قهرمانشان و سایر ملتهای مسلمان و مستضعف جهان پیدا کنند در ادامه باید عرض کنم یک انقلاب هم باید خون بدهد و هم باید خود جگر بخورد.
از شما میخواهم که به جبههها کمک مالی و جانی بکنید و با این عمل شایسته خانهی آخرت خودتان را آباد کنید بدانید که دنیا گذرا و فانی است و راهی است که ما باید آن را به اتمام برسانیم.
مبادا شیطانها شما را به دنیا وابستهکنند و از جنگ فراموش کنید امام را تنها نگذارید و هر پیامی که میدهد به گفتهاش عمل کنید از دعا برای امام و پیروزی اسلام فراموش نکنید زیرا دعا اسلحهی مؤمن است.
چند کلمهای را هم به عرض برادران سپاهی برسانم از بازوان انقلاب بر خورشید که چشم مستضعفین لبنان، عراق، افغانستان و غیره به شماست مبادا غفلت کنید خدای نکرده خون شهیدان، زجر اسیران، رنج و درد مجروحان به هدر برود و اگر خدای نکرده چنین شد در پیشگاه خداوند جوابی نخواهیم داشت.
برادران بسیجی در جبههها بیشتر حضور یابند و پایگاههای مقاومت را تقویت کنند و اما سخن با پدر و مادرم: از شما پدر و مادرم تقاضا دارم گر چه در دوران زندگیم برای شما فرزند خوبی نبودم خواهش میکنم مرا ببخشید و هرگاه توانستند جسد پاره پارهام را به شهر بیاورند سفید پوش شوید وبه استقبال جنازهام بیایید واز این که به دیار دوست رفتهام افتخار کنید وبرای امام حسین واهل بیتش گریه کنید.
اما برادر و خواهرم این را فهمیدهام که درآن زمانی که اسلام در خطر باشد دیگر جان لازم نیست وشهادت را شهید آگاهانه انتخاب میکند تقاضا دارم بر مظلومی اباعبدالله و اسیری حضرت زینب گریه کنید.
اگر شهید شدم از بنیاد شهید تقاضادارم به خاطر من پول و دفترچهی بنیاد شهید و غیره به پدر و مادرم ندهید زیرا من فقط به خاطر خدا به جبهه پا گذاشتهام همگی بدانند که راضی نخواهم بود که خلاف وصیت نامهی من عمل شود.
و اگر جنازهام را یافتند تقاضا دارم جنازهام را تا عباسیه ببرند چون مدتی نوکر در خانهی ابوالفضل بودم حقیر از همه راضی هستم وبه هر یک از شما که بدی کردم تقاضا دارم مرا ببخشید.
در پایان از همهی مؤمنین طلب بخشش را دارم وهمهی شما را به خدای بزرگ میسپارم.
مگر امت بمیرد امام تنهابماند،
ما اهل کوفه نیستیم حسین تنها بماند
با تقدیم احترام برادر کوچک شما