احمد نادمی
نام پدر: عباسعلی
تاریخ تولد: ۱۳۳۹/۵/۲
محل تولد: فردوس
تاریخ شهادت: ۱۳۶۳/۱۲/۲۲
محل شهادت: هورالهویزه
محل دفن: فردوس
یگان اعزام کننده: بسیج
زندگینامه معلم شهید احمد نادمی
به سال ۱۳۴۹ در شهرستان فردوس دیده به جهان گشود و در دامان پدر و مادر مومن خویش ذره ذره وجودش بامهرخدا و اهلبیت پیامبر اسلام انباشته و پرورش یافت . دوران تحصیل رادر شهرفردوس به پایان رسانده ودرسال ۵۸ در کنکور تربیت معلم شرکت و در مرکز تربیت معلم شهید خورشیدی مشهد پذیرفته ودرمدت تحصیل از دانشجویان بسیار فعال و مذهبی آن مرکز بود . در سال ۶۲ به استخدام آموزش وپرورش فردوس درآمد ودرامور تربیتی شروع بکار کرد . و خیل دانش آموزان معصوم و شیفته اسلام و معنویت بدور او جمع شدند و او باتوجه به حالت عارفانه ومعنویت خاصی که داشت بانگاهش و سخن و حرکاتش شعله ی عشق حق را درکانون جان این کودکان معصوم برمی افروخت . از ویژگیهای این معلم بزرگ شیفتگی بیش از حداو به دعاهاو مناجات و عبادت بود و از هرفرصتی برای خلوت گزیدن باخدای خویش و نجوی وراز ونیاز استفاده می کرد . این حالت ملکوتی اورا می توان به وضوح ازنامه هائی که برای خویشان خود می نوشت و نیزاز وصیت نامه بسیار ارزنده و عرفانی او مشاهده کرد :
خداوندا اکنون که درراه تو قدم برداشته ام یاریم ده که بتوانم قدمی کوچک درراه آرما نهای اسلامیم بردارم و در همه حال به یاد تو و برای تو باشم و آنی مرا به خود وانگذاری زیرا یاد تو آرام بخش دلهاست .
خداوندا در این راه حرکت نکرده ام جزبرای رضای تو وادای دین . .
ودرفرازی دیگراز وصیتنامه خویش خطاب به همکاران معلمش میگوید : برادران معلم که آموزش و تربیت نونهالان انقلاب اسلامی رابعهده دارند سعی کنند اخلاق و رفتار اسلامی داشته باشند .طوری افراد را آموزش دهند که این آینده سازان مکتبی مومن و متعهد به اسلام باشند . اگر انشاءا… ما درجبهه فرهنگی پیشرفت کنیم دیگر ملتها زیریوغ استعمار هیچ ابرقدرتی و هیچ ابرجنایتکاری نخواهند رفت .
خودبرادرانیکه در امر تعلیم و تربیت جامعه اسلامی هستند سعی کنند بامعارف اسلامی عیناً آشنا شوند . دانش آموزان را به مطالعه کتابهای اسلامی علاقمند سازند و کاری نکنند که ثمره سوخته شدن رجائی ها و باهنرها از دست برود . این معلم دلسوخته و عارف درزمستان سال۶۳ به جبهه های نور شتافت تابه قول خودش سلاح برزمین افتاده برادر شهیدش را بردارد در جبهه جنوب درگیر حمله های جانانه با سپاه کفر در منطقه هورالعظیم شد و همانند کبوتری سبک بال به سوی معشوقش پرواز کرد و به درجه ی والای شهادت نائل گردید .
روحش شاد . والسلام علیکم و حمت ا… وبرکاته.
متن وصیتنامه شهید احمد نادمی
یا ایتها النفس المطمئنه ارجعی الی ربک راضیه مرضیه فادخلی فی عبادی و دخلی جنتی (آیه آخر سوره فجر)
با سلام و درود به روان پاک و ارواح طیبه شهداء
بار الها من دمستی تو را آرزو میکنم و میطلبم دوستی هر عملی که موجب قرب و نزدیکی و دوستی تو گردد. خداوند بر من منت نهادی که روح توکل به تو در من قوی گشت و کارهایم را به تو واگذار نمودم و راضی به حکم و فرمان و مقدرات تو میباشم و تسلیم امر تو.
خداوند در این لحظات حساس و سرنوشت ،برای من بسی دشوار است که بتوانم از ضمیر دلم آنچه میگذرد بر روی صفحه کاغذ به عنوان یادگار بگذارم . چون خاطرم تا اندازهای مشوش و در حال حرکت ، با وقت کم میباشم. خداوندا توفیقی عنایت فرما تا بتوانم اندکی از مسئولیت بسیار عظیمی که بدوش دارم ، بازگو کنم . ای خدا تو چقدر مهربان و رئوفی . تو را به جلالت ،به عظمتت و به جبروتت قسم میدهم اگر تا این لحظه مرا نبخشیدهای مرا و همه بستگانم و همه مسلمین را ببخشی . چون صفت تو عفو و بخشش است . خدایا اگر من نتوانستم برنفسم غلبه کنم و گناه نمودم ، اعتراف به گناهانم را وسیله آمرزش قرار میدهم. خدایا تو میدانی من چقدر دوستدار پدرم بودم و چقدر همه آنان را دوست میداشتم و سعیم بر این بود موجب ناراحتی کسی را فراهم نکنم .
حال سخنی چند با پدر عزیزم . پدرجان نمیدانم چگونه و با چه روشی توصیف و وصفت کنم . اقرار میکنم در باب محبتها و زحمتهای شما عاجزم . محبتهایی که در طول دورانزندگی به من کردید و هر رنجی را به جان و دل خریدی. به خدا قسم شرم دارم و در پیشگاه خداوند متعال خجلم که نتوانستم به پاس آن همه محبت ،یکی را جبران کنم . پدرم ،حال که دیکر دستم از این دنیا کوتاه میباشد . امیدوارم در آخرت پیش امام حسین (ع) سرافراز باشید و از شفاعت امام حسین در آخرتو زیارت در این دنیا فیض ببرید . پدرم ،گرچه نتوانستم فرزند خوبی برای شما باشم ولی نوید میدهم که بر این دین و این مکتب افتخار میکنم و افتخارم به تو ای پدر که مرا آنچنان که شایسته بود تربیت نمودی تا بتوانم با آخرین سلام یعنی خونم به یاری اسلام بشتابم .
وشما برادرم محمود ، اگر نتوانستم حق برادری ادا نمتیم خواهید بخشید. محمودجان شما و همه شماعزیزان به گردن من حق زیادی دارید که نتوانستم جبران کنم و از خداوند بزرگ میخواهم به همه شما توفیق عبادت ، اطاعت و عمل صالح عنایت فرماید.
پدرم اگر جنازه من را آوردنددر هر جا صلاح بدانید به خاک بسپارید وبرای برادرم مهدی که عاشقتر بود صورت قبر درست کنید .
و باز مجدداً از همه شما عزیزان میخواهم که اگر به ظاهر از میان شما هجرت کردم ناراحت نباشید چون من به سعادت بزرگی نایل آمدم . اگر چه تحمل آن برای شما گران میباشد . از خداوند میخواهم که به شما صبر عظیم و اجر جزیل عنایت فرماید.
ضمناً مقداری پول در بانک دارم که خواهید گرفت . و ده روز روزه قرض دارم که باید آن را بدهید . و برای مرحوم والدهام هم یک مجلس ختم بگیرید. خداوند انشاءا… به همه شما اجر عظیم و صبر عنایت فرماید . از همه شماعزیزان بخصوص پدر گرامیم وبرادر عزیزم حلالیت میطلبم . به امید پیروزی اسلام بر کفر جهانی
خدا حافظ شما احمد نادمی به تاریخ ۱۷/۱۲/۱۳۶۳