شهید رمضان ابراهیم زاده

شهید رمضان ابراهیم زاده

نام پدر: غلامرضا

تاریخ تولد:         ۱۳۳۹/۰۲/۰۵      

محل تولد: سرایان

تاریخ شهادت:    ۱۳۶۱/۰۳/۲۰      

محل شهادت: شلمچه

محل دفن: سرایان

یگان خدمتی: ارتش

شهید رمضان ابراهیم زاده ، یکی دیگر از عاشقان معبود که شوق پر کشیدن اورا به مسلخ عشق کشید ، به تاریخ ۵/۲/۱۳۳۹ در شهرستان سرایان در یک خانواده ساده وبی آلایش دیده به جهان گشود . از آنجائیکه شهید عزیز در ماه رمضان متولد شد ، نامش را رمضان گذاشتند . در دوران طفولیت وقبل از دبستان ، برای فراگیری قرآن به مکتب خانه فرستاده شد واز آن پس تا لحظه شهادت ، هرگز از قرآن جدا نشد . شهید از همان اوان کودکی ، در کنار تحصیل و فراگیری علم ، در کار کشاورزی کمک حال پدرش بود وتا پایان دوره راهنمائی ، اوضاع به همین منوال گذشت ، تا اینکه درسن ۱۵ سالگی پدرش را از دست داد وسرپرستی خانواده ۶ نفره به عهده او واگذار گردید . باسختی هم کار کشاورزی می کرد وهم درس می خواند ، تا اینکه در سن ۱۹ سالگی دیپلم خود را گرفت ودر بهمن سال ۱۳۵۹ به سربازی اعزام شد . دوره آموزشی را درکرمان به پایان رساند و در لشکر ۲۱ حمزه به تهران اعزام شد ، سپس به جبهه اعزام و مدت یک سال با دشمن بعثی مبارزه کرد .سرانجام در تاریخ ۲۰/۳/۱۳۶۱ در عملیات آزادسازی خرمشهر در منطقه شلمچه ، بر اثر اصابت ترکش خمپاره ، خاک خوزستان را از خونش رنگین و جان به جان آفرین تسلیم نمود .

او در طول دوران زندگیش ، در رفتار و حرکات و اخلاقش الگو بود و در محیط تحصیل و اجتماع و خانواده کسی از او نگرانی یا ناراحتی نداشت و اسباب رنجش دیگران را فراهم نمی کرد. وی بعلت مزین بودن به اخلاق اسلامی- امانتداری-وفای به عهد و برخورداری از حس مساعدت به دیگران ، در میان مردم محبوب بود.

رمضان به مسائل اعتقادی پای بند بود و در انجام آنها کوشا و به نماز بخوبی توجه داشت . وی که زاده رمضان بود براستی با ماه مبارک رمضان هم مأنوس بود. و قبل از رسیدن به سن تکلیف در انجامش کوتاهی نداشت . او در جلسات مذهبی و هیئات سینه زنی بصورت جدی و با علاقه و پیوسته شرکت می کرد.

وی در انجام کارهای خیر اجتماعی، با اینکه بضاعت چندانی نداشت، پیشقدم بود، خیلی از شبها را در بسیج می گذرانید و با تلاش خالصانه اش به ایفای نقش در امور اجتماعی می پرداخت. دارای روحیه ای قوی و خلل ناپذیر و برخوردار از فرهنگ و بینشی نسبتاً جامع نسبت به انقلاب و اسلام و فرایضش بود. و در صحنه های لازم و مفید اجتماع حضوری فعال داشت .

فرازی از وصیت نامه شهید : شهیدان که در آخرین لحظه زندگى ، ندایشان در دل این بود اگر آزادى نسل آینده ، برقرارى حکومت الله و قوانین قرآن ، جز با ریختن خون ما میسر نیست ، پس اى گلوله هاى مزدوران ، بدنهاى ما را تکه پاره کنید تا اسلام عزیز زنده بماند . و به برادرانم سفارش مى کنم که دست از آموختن علم و دانش برندارند و براى آموختن علم صحیح از هیچ کوششى دریغ نورزند . دستورات ائمه معصومین را سرلوحه زندگى خویش قرار دهند .

وصیت نامه

((و لا تحسبن الذین قتلوا فى سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون)) (قران مجید)

اینجانب سرباز الله رمضان ابراهیم زاده، دوستدار رهبر بت شکن زمان و آرزویم همانا پیروزى نهایى لشکر اسلام و نابودى کفر جهانى و فرج حضرت مهدى (عج) مى باشد و از خداوند قادر متعال مى خواهم که اکنون که در جهاد اصغر لباس رزم بر تن دارم، مرا بر جهاد اکبر که همانا مبارزه با نفس پلید مى باشد پیروز گرداند و از خداوند بزرگ مى خواهم که قلم عفو بر گناهانم بکشد و گرچه هرکسى را مقام شهادت شایسته نیست، ولى خوب از خداوند مى خواهم از باب فضل و کرمش با من رفتار کند و حال که بنا است روزى از این دنیا بروم پس چه بهتر طورى بروم که مایه خشنودى خودش باشد و آن نوع رفتن از این دنیا را من با آگاهى کامل، مرگ سرخ مى دانم، زیرا:

گرچه مرگ سرخ رنگین است  بهتر از زندگى ننگین است

و این درس را از آموزگارم حسین (ع) آموختم که گفت:

((انى لا ارى الموت الا السعاده و الحیوه مع الظالمین الا برما))

بلى، درست اینطور است و در اکثر نقاط دنیا، به مظلومین ظلم مى شود و امروزه بزرگ رهبر انقلاب اسلامى ایران، امام امت، خمینى کبیر، در مقابل همه ظالمین ایستاده و من در کشورى که رهبرش روح الله و ارتشش جند الله و ملتش حزب الله و روزهایش یوم الله است، شهادت را افتخار خود مى دانم.

و به مادرم سفارش مى کنم که هیچ ناراحتى به خود راه ندهید و از بابت من آسوده خاطر باشید، زیرا این راه را با آگاهى کامل انتخاب کرده ام و باز به مادرم و برادرانم و خواهرم سفارش مى کنم که بلند گریه نکنند، زیرا دشمنان اسلام خوشحال مى شوند و از تمامى قومان و خویشان و خواهران و برادران مسلمانم مى خواهم که اگر از من بدى دیده اند به بزرگى خودشان ببخشند.

و از تمام برادران و خواهران تقاضا دارم که دستورات امام عزیز را مو به مو اجرا کنند و پشتیبان ولایت فقیه باشند و همواره پشت سر روحانیت مترقى و متعهد باشند و دست از امام عزیز بر ندارند، زیرا غافل شدن از اسلام همانا و گرفتار چپاولگران تاریخ همانا. غارتگران شرق و غرب مى خواهند شما را از صراط مستقیم منحرف کنند اما شما باید آگاه باشید و گوش به فرمان روحانیت اصیل و متعهد، زیرا اینها در طول تاریخ به اثبات رساندند که همواره در خط اسلام و براى رفاه مستضعفین گام بر مى دارند. پس آگاه باشید و از تفرقه بپرهیزید و اتحاد خود را همچنان حفظ کنید که دشمنان از اتحاد شما مى ترسند و تا وقتى اتحاد داشته باشید هیچگونه آسیبى به شما نخواهد رسید و باز سفارش مى کنم به مادرم و تمامى خانواده شهدا که امروز روزى نیست که بر سر قبر شهدا گریه کنید، امروز باید پیام شهیدان را به گوش جهانیان برسانید. شهیدان که براى برپایى احکام اسلام بزرگترین سرمایه خود را با شوق کف دست گذاشته اند، شهیدان که در آخرین لحظه زندگى ندایش در دل این بود اگر آزادى نسل آینده، برقرارى حکومت الله و قوانین قرآن جز با ریختن خون ما میسر نیست، پس اى گلوله هاى مزدوران، بدنهاى ما را تکه پاره کنید تا اسلام عزیز زنده بماند.

و به برادرانم سفارش مى کنم که دست از آموختن علم و دانش برندارند و براى آموختن علم صحیح از هیچ کوششى دریغ نورزند. دستورات ائمه معصومین را سرلوحه زندگى خویش قرار دهند و باز از برادرانم مى خواهم که مادرم را غصه ندهند و کارى نکنند که مادر از دست آنها ناراحت شود و در کار هاى روزمره گوش به حرف مادر و هر طور مادرم گفت، آنطور عمل کنند.

در خاتمه براى خانواده ام صبرى زینب گونه و براى اسلام پیروزى و براى کفر نابودى و براى امام عزیز طول عمر و براى ملت ایران روزهاى خوشى را آرزو مى کنم و در اینجا شما را به خداى بزرگ مى سپارم.