شهید سیدمهدی مظفری
شهید سیدمهدی مظفری
نام پدر:سید محمود
تاریخ ولادت: ۶ دى ۱۳۴۶
تاریخ شهادت: ۱۴ مرداد ۱۳۶۲
محل شهادت: قلاویزان
نوع شهادت: حوادث مربوط به جنگ تحمیلی
وصیتنامه شهیدسید مهدى مظفرى
بسم الله الرحمن الرحیم
((یاایها الذین آمنوا اتقوا الله وابتغوا الیه الوسیله وجاهدوا فى سبیله لعلکم تفلحون))
(( اى کسانى که ایمان آورده اید ، از خدا بترسید و به وسیله ایمان و پیروى اولیاء حق به خدا توسل جویید و در راه او جهاد کنید که رستگار شوید ))
بسم رب الشهداء و الصدیقین
با درود به رهبر کبیر انقلاب و بنیانگذار جمهورى اسلامى ایران ، امام خمینى بت شکن و با درود و سلام به رزمندگان پرتوانى که در جبهه ها چون شیر مى خروشند و به پیش مى تازند و با ریختن خون خودشان نهال اسلام و انقلاب را آبیارى مى سازند .
چند کلمه اى را به عنوان وصیت نامه بر روى کاغذ مى آورم :
اولا خداى تبارک و تعالى را شکر مى کنم که من را آفرید و این نعمت هاى بیکران را به من ارزانى داشت که در برابر آن مسئولیت ها دارد.
پروردگارا ، تو را شکر مى کنم که من را به این دوره و سنین جوانى رساند و نور ایمان را در دل من روشن کرد که به جبهه شتابم و از موقعى که دنیا بنا شده است همیشه دو جبهه مخالف در مقابل هم ایستاده و با هم مبارزه مى کنند . ظلمت در برابر نور ، هابیل در برابر قابیل و حق در مقابل باطل ایستاده اند و با هم مبارزه مى کنند و خدا نوید پیروزى را به حق اختصاص داده است و در قرآن کریم آمده است :
((اى مومنان باکافران بجنگید وبستیزید که حق پیروزاست وباطل رفتنى است.))
و از موقعى که خداوند به من توفیق را داد که من راه حق از باطل را تشخیص بدهم و نور ایمان در دل من جرقه اى زد ، به جبهه نور علیه ظلمت شتافتم تا بتوانم حقى که شهیدان این انقلاب بر گردن ما گذاشته اند ، ادا کنم و اکنون که جان و وجود خود را در جبهه نبرد حق علیه باطل مى بینم ، خیلى خوشحالم که توانستم به جبهه بیایم و براى رضاى الله ، قدم بردارم و چون من کوله بارى پر از گناه دارم و هنوز که خداوند در جهاد را براى بندگانش باز کرده است و شاید با جهاد کردن در راه خدا ، گناهانم ریخته شود و به جهاد در راه خدا آمده ام امیدوارم خداوند این جهاد را به بزرگى و عظمتش بپذیرد و ما را در صف پاکان قرار دهد و جبهه سرزمین خون و شهادت است و هر انقلابى با دادن خون و شهادت و ایثارگرى ها ، پیروزى مى آفریند و هر انقلاب در مسیر و راه خود ، با خون و شهادت و ایثارگرى ها ، پیش مى رود .
و اکنون که از پدر و مادر و خواهر و برادر دل بریده ام و براى زنده بودن اسلام و قرآن به این جبهه حق آمده ام ، احتمال دارد که در این راه فیض شهادت نصیبم گردد و اگر به این فیض عظمى نایل گشتم ، امیدوارم که راه شهیدان را از یاد نبرید .
پدر و مادر عزیزم مانند کوه استوار باشید و استقامت و پایدارى از خود نشان دهید و در این راه دین اسلام بکوشید که هـر چه بکوشید هنوز هم کم است .
و شما اى خواهران عزیزم ، حجاب و عفت و پاکدامنى را سرلوحه زندگى خود قرار دهید و زینب گونه زندگى کنید .
و اى برادرانم ، امیدوارم اسلحه مرا بر زمین نگذارید و راه شهداء را ادامه دهید و از دعا کردن براى امام امت فراموش نکنید .
اى ملت حزب الله روستاى ارسک ، اتحاد و یکپارچگى خود را حفظ کرده و از کمک به جبهه هاى جنگ فراموش نکنید .
چند کلمه اى وصیت به شما پدر و مادر عزیزم :
پدر و مادر عزیزم ، یک ماه روزه قرض دارم برایم بگیرید و انشا الله خداوند اجرش را به شما خواهد داد .
و پدر جان ، یک ماه نماز قضا دارم . امیدوارم که بجا آورید و اجرش را از خدا بخواهید .
خدایا ، خدایا ، تا انقلاب مهدى ، حتى کنار مهدى ، خمینى را نگهدار
والسلام مورخه ۰۱/۰۵/۱۳۶۲